سلام مانبزرگه خوبی ؟
رفتی بالا ؟ تو آسمونها ؟ پیش خدا ؟ پیش فرشته ها .....
میدونی همیشه دوستت داشتم و خواهم داشت . میدونم مثل همیشه مواظب بچه ها و نوه هات هستی ؟
مطمئن هستم مثل همیشه آرزوی خوشبختی و سلامتی برای همه . درسته قلبت سرده و لی خدا گرمتر از این حرف هاست - اگه من نیومدم پیشت الان میدونی واقعیت جیه ؟ اگه ما غم داریم ولی دوست دارم تو که حالا شدی یه فرشته برامون برقصی اشک من از دلتنگیه ....
جرا آدمای خوب رو زود خدا میبره پیش خودش ؟
اگر توی این یک سال باهات خیلی حرف زدم و هی میگفتم اگه بودی همه چیز رو درست میکردی و میگفتم یادته به شوخی به راحی گفتی اگه هوای شهرام رو نداشته باشی دخترها میبرنش ولی شهرام باید بخواد که تا حالا میدونی خودت ... کاش راحی خیلی چیزا رو بهت میگفت !!!
حالا حاضرم خیلی چیزا رو بدم و فقط یک روز دیگه برگردی پیشمون ! فکر میکنی خدا این اجازه رو بهمون میده ؟؟؟؟
همیشه با تو و به یاد تو
۱۳۸۷ خرداد ۲۳, پنجشنبه
اشتراک در:
پستها (Atom)